آنها که بیتاب شدند به آرامگاه ابدی میروند و در میان بهت و ضجه عزیزانشان به خاک سپرده میشوند. نگاه نگران مادری که چشم دوخته به دستهایی که خاک را میکاوند، چشم پرآب پدری که کودکی بیجان را لای ملحفهای پیچیده همه و همه روح تمامی مردم را آزرده است. این روزها مردم عزادار غصهدارند. 60 روستا دور از هم یا نزدیک به هم آسیب دیدهاند، شهرها لرزیدهاند و مردم شب را تا صبح در خیابانها سپری کردند.
برای آنانکه عزیزانشان را در این لرزش زمین از دست دادهاند، لحظههای تلخی سپری میشود، برای آنها که بیسرپناه شدهاند لحظههای سختی در پیش است و خوشی از دل کسانی که همدردی میکنند رخت بر بسته است، زمین لرزیده، دلها لرزیده، غم سرازیر شده به کاشانه ایرانیان.
رسانهها مصیبت زمینلرزه را در صدر اخبارشان گذاشتهاند، کنار دکههای روزنامه فروشی تا چشم کار میکند صفحه نخست روزنامهها عکس مصیبتزدگان و آوار و خاک است، تصاویر آنقدر دلخراش است که ممکن است هرگز از خاطرها پاک نشود.آمارهای رسمی خبر از کشته شدن حدود 300نفر و مجروح شدن بیش از دو هزار نفر از هموطنان دادهاند که هنوز تعدادی از اجساد شناسایی نشدهاند. عملیات تجسس پایان یافته و آوار برداری شروع شده است، سازمان امداد و نجات هلالاحمر اعلام کرده که نیازی به کمکهای غیرنقدی نیست و هموطنان میتوانند کمکهای خود را بهصورت نقدی به شماره حساب 99999این سازمان واریز کنند.
جادههای منتهی به مناطق مصیبتزده درگیر ترافیک نیمه سنگین ناشی از تردد مردم به سمت این مناطق است. از این پس کار اسکان افرادی که خانهشان را از دست دادهاند انجام میشود. دیروز و امروز مردم عزیزانشان را به خاک میسپارند و روز تا شب را به گریه و شب را با ناله به صبح میرسانند.
این داغ به این زودیها از خاطره مردم پاک نخواهد شد، مهمترین کار برای بازماندگان شاید سرویسدهی مناسب و متناسب به آنها باشد اما همدردی با آنها اهمیت زیادی دارد برای کسی که یک، دو یا چند نفر از اعضای خانوادهاش را در لرزش بیامان زمین از دست داده است. تنها ذکر تسلیت برای مصیبت وارده کافی نیست، این مردم نیازمند همدلی و همدردیاند تا بدانند که دیگران در غمشان شریکاند، تا بدانند که فراموش نشدهاند، تا بدانند که این خاطره تلخ پاک شدنی نیست.